ترس از عشق

تعريف کوچينگ

اين سبک اغلب به‌عنوان کوچينگ توصيف مي‌شود. کوچينگ از مديران مي‌خواهد که از نقش سنتي کنترل و نظارت بر عملکرد کارکنان به نقش مشورتي بيشتري منتقل شوند. کوچينگ ابزاري براي توسعه مشارکت بين مدير و کارمند است که درک مشترکي در مورد آنچه بايد به دست آورد و چگونه بايد به دست آورد ايجاد مي‌کند.

در چرخه مديريت عملکرد، کوچينگ به معناي ارائه بازخورد و پشتيباني مداوم به کارمند در طول سال است. کوچينگ به کارمند فرصتي مي‌دهد تا در مورد جنبه‌هاي عملکرد خود در “زمان واقعي” بشنود و در تعيين نحوه به‌کارگيري يا اصلاح رفتار خود براي موفقيت نقش ايفا کند.

کوچينگ يک رويکرد غيرمستقيم براي توسعه فردي است. کليد موفقيت در کوچينگ اين است که کوچ وقت و فضا براي فکر کردن در مورد چالش ايجاد کند – که اغلب منجر به يک بزنگاه در فرد مقابل مي‌شود.

مراجع براي لحظه‌اي با موضوع به شکل متفاوتي ازآنچه هميشه مي‌ديده و مي‌پنداشته مواجه مي‌شود.

کوچينگ، به‌عنوان يک رويکرد مداوم براي مديريت افراد تعريف‌شده است:

يک فضاي واقعي انگيزه براي عملکرد ايجاد مي‌کند

تطابق بين عملکرد واقعي و مورد انتظار يک کارمند را بهبود مي‌بخشد

با ارائه بازخورد به‌موقع، شناخت، وضوح و پشتيباني، احتمال موفقيت يک کارمند را افزايش مي‌دهد

وچينگ بر اساس هدف، موقعيت و افراد درگير در آن از انواع مختلفي برخوردار است. در اين مقاله به مهمترين آنها اشاره مي شود.

کوچينگ فرآيندي است که مي‌تواند بر اساس نيازهاي فرد در موقعيت‌هاي مختلف و محيط‌هاي مختلف ارائه شود.

انواع  کوچينگ

واژه کوچينگ معمولاً به روشهاي کمک به ديگران براي بهبود، توسعه، يادگيري مهارتهاي جديد، يافتن موفقيتهاي شخصي، دستيابي به اهداف و مديريت تغيير زندگي و چالشهاي شخصي گفته مي‌شود.

مربيگري معمولاً به نگرش‌ها، رفتارها، مهارت‌ها و دانش و همچنين اهداف شغلي و آرزوها مي‌پردازد و همچنين مي‌تواند بر رشد جسمي و روحي نيز تمرکز کند.

کوچينگ ممکن است از حيث تشريفات و ساختار متفاوت باشد، به عنوان مثال:

مربيگري مي‌تواند بسيار غيررسمي و راحت، يا رسمي و به شدت ساختار يافته، يا ترکيبي از هر دو باشد.

در اينجا انواع مختلف کوچينگ مطرح مي‌شود:

بيزنس کوچينگ

کوچينگ اجرايي

.

 کوچينگ زندگي

انواع کوچينگ حرفه اي

کوچينگ عملکرد

کوچينگ فروش

چه اتفاقي مي افتد زماني که بخواهيم از مفهموم کوچينگ در بخش فروش استفاده کنيم

اگر قبلاً با مفهموم کوچينگ آشنايي داشته باشيد به سادگي در ميابيد که اين موضوع بسيار فراتر از تغيير يک نام روي سر در اتاق يا کارت ويزيت يک مدير فروش سنتي يا متعارف است(اتفاقي که معمولاً شاهد آن هستيم)

اگر کوچينگ را يک سبک زندگي جديد سازماني و فردي نخوانيم; به يقين مي‌توانيم آن را يک نگرش يا ادبيات جديد ويا به عبارت ديگر يک فرهنگ جديد و متفاوت تلقي کنيم.

اگر  به مفهموم مربيگري در تيمهاي ورزشي بنگيريم; متوجه مي‌شويم که نقش مربي بسيار پيچيده‌تر و فراتر از آموزش و بهبود برخي تکنيکهاي فردي است. در يک تيم ورزشي مانند فوتبال نقش مربي به روابط عمومي تاکتيک‌هاي بازي سايت گذاري‌هاي ميان رده و … تسري مي‌يابد

يک مربي بايد ترکيب مناسبي از نيروي انساني، موقعيت‌ها و بازي‌ها را در قالب يک تيم هدايت نمايند.

کوچينگ فروش هم بايد; در يک بازي پر رقابت عوامل متعدد را در کنار هم قرار داده و بين آنها زبان و فهم مشترک موضوع ايجاد نمايد.

بيزنس کوچينگ

بهترين تعريف بازاريابي وابسته

منبع: JustLearnWP.com

کسب درآمد از شراکت با يک شرکت تجارت الکترونيک در کلاس جهاني

بازديدکنندگان را به BigCommerce معرفي کنيد و 200? از اولين پرداخت ماهانه مشتري يا 1500 دلار به ازاي هر مشتري سازماني را دريافت کنيد. امروز بپيونديد تا درآمد خود را با پلتفرم پيشرو تجارت الکترونيک افزايش دهيد.

کميسيون هاي پيشرو در صنعت

محتواي از پيش ساخته شده براي وب سايت شما

يک مدير حساب اختصاصي که بر موفقيت شما متمرکز است

امروز ملحق شو

بازاريابي وابسته چگونه کار مي کند؟

از آنجايي که بازاريابي وابسته با توزيع مسئوليت‌هاي بازاريابي و ايجاد محصول بين طرف‌ها کار مي‌کند، موفق مي‌شود از توانايي‌هاي افراد مختلف براي استراتژي بازاريابي مؤثرتر استفاده کند و در عين حال سهمي از سود را براي مشارکت‌کنندگان فراهم کند. براي ساخت اين اثر، سه طرف مختلف بايد درگير شوند:

فروشنده و سازندگان محصول.

وابسته يا تبليغ کننده.

مصرف کننده.

بياييد به رابطه پيچيده اين سه طرف بپردازيم تا از موفقيت بازاريابي وابسته اطمينان حاصل کنيم.

1. فروشنده و سازندگان محصول.

فروشنده، خواه يک کارآفرين انفرادي يا يک شرکت بزرگ، فروشنده، بازرگان، خالق محصول يا خرده‌فروشي است که محصولي براي عرضه به بازار دارد. اين محصول مي‌تواند يک شي فيزيکي، مانند کالاهاي خانگي، يا خدماتي مانند آموزش آرايش باشد.

فروشنده که به نام برند نيز شناخته مي‌شود، نيازي به مشارکت فعال در بازاريابي ندارد، اما ممکن است تبليغ‌کننده باشد و از تقسيم درآمد مرتبط با بازاريابي وابسته سود ببرد.

به عنوان مثال، فروشنده مي تواند يک تاجر تجارت الکترونيکي باشد که يک کسب و کار dropshipping را راه اندازي کرده و مي خواهد با پرداخت هزينه به وب سايت هاي وابسته براي تبليغ محصولات خود، به مخاطبان جديدي دست يابد. يا فروشنده مي تواند يک شرکت SaaS باشد که از شرکت هاي وابسته براي کمک به فروش نرم افزار بازاريابي آنها استفاده مي کند.

در دنياي وب سايت هاي مختلفي مثل در زمينه معرفي بهترين محصولات فعاليت مي کنند مثل :
https://www.thespruceeats.com/
https://www.nytimes.com/wirecutter/
https://www.bbcgoodfood.com/
https://www.goodhousekeeping.com/
https://behtarinyab.com/
https://www.electroguide.com/

2. وابسته يا ناشر.

همچنين به عنوان ناشر شناخته مي شود، شرکت وابسته مي تواند يک فرد يا شرکتي باشد که محصول فروشنده را به شيوه اي جذاب براي مصرف کنندگان بالقوه بازاريابي مي کند. به عبارت ديگر، شرکت وابسته، محصول را تبليغ مي کند تا مصرف کنندگان را متقاعد کند که براي آنها ارزشمند يا مفيد است و آنها را متقاعد کند که محصول را خريداري کنند. اگر مصرف کننده در نهايت محصول را بخرد، شرکت وابسته بخشي از درآمد حاصل را دريافت مي کند.

شرکت‌هاي وابسته معمولاً مخاطبان بسيار خاصي دارند که براي آنها بازاريابي مي‌کنند و عموماً به علايق آن مخاطبان پايبند هستند. اين يک جايگاه مشخص يا نام تجاري شخصي ايجاد مي کند که به شرکت وابسته کمک مي کند تا مشترياني را جذب کند که به احتمال زياد در تبليغات عمل مي کنند.

3. مصرف کننده.

خواه مصرف کننده بداند يا نداند، آنها (و خريدهايشان) محرک هاي بازاريابي وابسته هستند. شرکت هاي وابسته اين محصولات را با آنها در رسانه هاي اجتماعي، وبلاگ ها و وب سايت ها به اشتراک مي گذارند.

هنگامي که مصرف کنندگان محصول را خريداري مي کنند، فروشنده و شرکت وابسته در سود تقسيم مي شوند. گاهي اوقات، شرکت وابسته تصميم مي گيرد با افشاي اينکه در ازاي فروش هايي که انجام مي دهد، کميسيون دريافت مي کند، با مصرف کننده روبرو شود. در مواقع ديگر ممکن است مصرف کننده کاملاً از زيرساخت بازاريابي وابسته پشت خريد خود غافل باشد.

در هر صورت، آنها به ندرت براي محصول خريداري شده از طريق بازاريابي وابسته هزينه بيشتري پرداخت مي کنند. سهم شرکت وابسته از سود در قيمت خرده فروشي لحاظ مي شود. مصرف کننده فرآيند خريد را تکميل مي کند و محصول را به طور معمول دريافت مي کند، بدون اينکه تحت تأثير سيستم بازاريابي وابسته که در آن بخش مهمي است، وارد شود.

بازاريابان وابسته چگونه حقوق مي گيرند؟

يک روش سريع و ارزان براي کسب درآمد بدون دردسر فروش واقعي يک محصول، بازاريابي وابسته براي کساني که به دنبال افزايش درآمد آنلاين خود هستند، جذابيت غيرقابل انکاري دارد. اما چگونه يک شرکت وابسته پس از پيوند دادن فروشنده به مصرف کننده پول دريافت مي کند؟

پاسخ مي تواند پيچيده شود.

تعريف کوچينگ

اين سبک اغلب به‌عنوان کوچينگ توصيف مي‌شود. کوچينگ از مديران مي‌خواهد که از نقش سنتي کنترل و نظارت بر عملکرد کارکنان به نقش مشورتي بيشتري منتقل شوند. کوچينگ ابزاري براي توسعه مشارکت بين مدير و کارمند است که درک مشترکي در مورد آنچه بايد به دست آورد و چگونه بايد به دست آورد ايجاد مي‌کند.

در چرخه مديريت عملکرد، کوچينگ به معناي ارائه بازخورد و پشتيباني مداوم به کارمند در طول سال است. کوچينگ به کارمند فرصتي مي‌دهد تا در مورد جنبه‌هاي عملکرد خود در “زمان واقعي” بشنود و در تعيين نحوه به‌کارگيري يا اصلاح رفتار خود براي موفقيت نقش ايفا کند.

کوچينگ يک رويکرد غيرمستقيم براي توسعه فردي است. کليد موفقيت در کوچينگ اين است که کوچ وقت و فضا براي فکر کردن در مورد چالش ايجاد کند – که اغلب منجر به يک بزنگاه در فرد مقابل مي‌شود.

مراجع براي لحظه‌اي با موضوع به شکل متفاوتي ازآنچه هميشه مي‌ديده و مي‌پنداشته مواجه مي‌شود.

کوچينگ، به‌عنوان يک رويکرد مداوم براي مديريت افراد تعريف‌شده است:

يک فضاي واقعي انگيزه براي عملکرد ايجاد مي‌کند

تطابق بين عملکرد واقعي و مورد انتظار يک کارمند را بهبود مي‌بخشد

با ارائه بازخورد به‌موقع، شناخت، وضوح و پشتيباني، احتمال موفقيت يک کارمند را افزايش مي‌دهد

وچينگ بر اساس هدف، موقعيت و افراد درگير در آن از انواع مختلفي برخوردار است. در اين مقاله به مهمترين آنها اشاره مي شود.

کوچينگ فرآيندي است که مي‌تواند بر اساس نيازهاي فرد در موقعيت‌هاي مختلف و محيط‌هاي مختلف ارائه شود.

انواع  کوچينگ

واژه کوچينگ معمولاً به روشهاي کمک به ديگران براي بهبود، توسعه، يادگيري مهارتهاي جديد، يافتن موفقيتهاي شخصي، دستيابي به اهداف و مديريت تغيير زندگي و چالشهاي شخصي گفته مي‌شود.

مربيگري معمولاً به نگرش‌ها، رفتارها، مهارت‌ها و دانش و همچنين اهداف شغلي و آرزوها مي‌پردازد و همچنين مي‌تواند بر رشد جسمي و روحي نيز تمرکز کند.

کوچينگ ممکن است از حيث تشريفات و ساختار متفاوت باشد، به عنوان مثال:

مربيگري مي‌تواند بسيار غيررسمي و راحت، يا رسمي و به شدت ساختار يافته، يا ترکيبي از هر دو باشد.

در اينجا انواع مختلف کوچينگ مطرح مي‌شود:

بيزنس کوچينگ

کوچينگ اجرايي

.

 کوچينگ زندگي

انواع کوچينگ حرفه اي

کوچينگ عملکرد

کوچينگ فروش

چه اتفاقي مي افتد زماني که بخواهيم از مفهموم کوچينگ در بخش فروش استفاده کنيم

اگر قبلاً با مفهموم کوچينگ آشنايي داشته باشيد به سادگي در ميابيد که اين موضوع بسيار فراتر از تغيير يک نام روي سر در اتاق يا کارت ويزيت يک مدير فروش سنتي يا متعارف است(اتفاقي که معمولاً شاهد آن هستيم)

اگر کوچينگ را يک سبک زندگي جديد سازماني و فردي نخوانيم; به يقين مي‌توانيم آن را يک نگرش يا ادبيات جديد ويا به عبارت ديگر يک فرهنگ جديد و متفاوت تلقي کنيم.

اگر  به مفهموم مربيگري در تيمهاي ورزشي بنگيريم; متوجه مي‌شويم که نقش مربي بسيار پيچيده‌تر و فراتر از آموزش و بهبود برخي تکنيکهاي فردي است. در يک تيم ورزشي مانند فوتبال نقش مربي به روابط عمومي تاکتيک‌هاي بازي سايت گذاري‌هاي ميان رده و … تسري مي‌يابد

يک مربي بايد ترکيب مناسبي از نيروي انساني، موقعيت‌ها و بازي‌ها را در قالب يک تيم هدايت نمايند.

کوچينگ فروش هم بايد; در يک بازي پر رقابت عوامل متعدد را در کنار هم قرار داده و بين آنها زبان و فهم مشترک موضوع ايجاد نمايد.

بيزنس کوچينگ